بنشینم، بنشینی، چه کسی برخیزد

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

خرمشهر دلم برای تو می تپد ، دلم برای ثانیه های حضور چهان آرا در کوچه و خیابان های تو  تنگ شده


است، کودکی من تصویری از جنگ و سقوط تو ندارد، اما فیلم هایی که به دست نسل من رسیده از


مقاومت تو فرزندانت می گوید، خرمشهر سکوت و نجابت تو در این هیاهوهای تبلیغاتچی های سیاسی


چیزی از دلاوری های فرزندانت کم نمی کند که هیچ، غرور و غیرت فرزندانت را بیشتر به نمایش می گذارد


تا این بردگان میز و صندلی و مقام ها (که سایه شان از سر میز و صندلی شان کم مباد) کمی تفکر را


از پارکینگ جمجمه شان بیرون بیاورند و بدانند که این خاک با گلوهای باد کرده آنها که ادعای پیروزی و


برد - برد را در مذاکرات دارند پیروز نشده، این مام وطن خود گواه خون های ریخته شده فرزندانش


هست. خرمشهر تو خوب می دانی آن زمان ادعا داشتند که تو را خودشان آزاد کردند و امروز ادعا


دارند خرمشهر های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را آزاد می کنند...


معنای آزادی خرمشهر فرهنگی چیزی جز شرمندگی ندارد، جز آنکه بدانیم که مجوز هایی خلاف شرع


برای آوازخوانی و کنسرت و آلبوم زنان صادر شد...خوب سوال اینجاست کدام حکم شرعی اجازه این


مجوز را می دهد؟ حتی تازه مسلمان ها هم می دانند که این کار در اسلام حرام است... خوب دلایل


این مجوز شرعی بوده؟(قضاوت با خواننده)


در آزادی خرمشهر فرهنگی دیگری، صدای وای فرهنگم در دانشگاه ها آنچنان شنیده شد که پنجره


اتوبوس اردوهای مختلط دانشجویی از خجالت عرق شرم ریخت... آنجا که به اسم جذب و شاد کردن


دانشجو و به نام جشن های انقلابی کنسرت هایی برگزار  و جشن هایی برپا شد که هویت دانشجو


به غارت رفت و آنقد زرق و برق این جشن ها زیبا نشان داده شد که زبان حیرت زده حرفی برای گفتن


نداشت

...


ادامه دارد.....

  • دانشجو چمران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی